وقت بخیر
وقت بخیر بنده یک سالی هست با ی نفر وضعیتمون جدی شده و قرار ازدواج گزاشتیم.
بندا
ایشون سه بار دروغ گفتن تو دو سه ماه اول و ما ترک هستیم ایشون شمالی هستن و یکم سر رفتاراشون ب مشکل برخوردم
و اینک من جدیدا خیلی حساس شدم مثلا میگم چرا باید مثلا شال بزاری موهاتو بریزی بیرون چرا عینک دودی میزاری چرا میری خونه فامیلاون دست میدی
من بی ادبی کردم و حتی زدمش و واقعا رابطمون دیگ احترام نمونده
اما انقدر همو میخوایم نمیتونیم واقعا دوست داریم ددستس کنبم
من و اون چندبار خواستیم کات کنیم حرفشو زدیم اما نشد
میشه راهنماییم کنید نمیخوام از دست بدیم همو راهی هست؟!
همه اینام تقصیر من شد بخاطر بی احترامیم با فوش دادن حتی زدنم و خودم واقعا از خودم بدم میاو
میدونید بی احترامی شده کتک زده شده فوش داده شده اما رو در روی هم زیاد اینطوزی نمیکنیم بیشتز دعواها توی مجازیه اما رو در رو واقعا حلش میکنیم اما بعضی چیزارو نمیتونم کنار بیام مثلا جلوی دومادشون میگم چرا استین کوتاه میپوشی میگ من از بچگی با اینام دیگ الان ک نمیشه کاریش کزد واقعا گفته بود نمیپوشم اما باز پوشید راه میخوام ازتون
یکمم طرف مقابلم از بس بهش گیر دادم ی جوری شده الانم ی چند وقته نیست از اینک پیش هم نیستیم هرروز دعوامون میشه و بهم بی احترامی میکنیم و وقتی زنگ میرمه میگم بله ناراحت میشه میگ من زنگ میزنم ت زنگ نمیزنی و اینور اونور منم یکم ب تیپ ب فامیلاش خیلی گیر شدم مثلا میگم چرا پیش فامیلاتون اونطوری میگردی میگ اقا من از هشت سالگی پیش دومادم اینا بزرگ شدم از اول اونطوری بودم میگ سخته برام اونام احساس ناراحتی میکنن بعد شمال گرم میشه منن چندهفته ها اونجا میمونم همش نمیشه استین بلند پوشید